خاطرات پدر شعبدهبازی ایران/ با دیوید کاپرفیلد عضو یک انجمن بودیم
تاریخ انتشار: ۳ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۱۹۷۳۹۴
خبرگزاری مهر -گروه هنر-آروین مؤذنزاده: نام بهروز کریمی شاید چندان آشنا به نظر نرسد اما برنامهها و شعبدههایش یادآور خاطرات مشترک یک نسل است؛ خاطراتی که در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ در قاب تلویزیون ایران متولد شد؛ برنامههایی چون «هوشیار و بیدار»، «دیدنیها» و «جدی نگیرید» که هرکدام از جمله پربینندهترین برنامههای تلویزیون در زمان خودشان بودند و کریمی در این برنامهها به اجرای برنامه و شعبدهبازی میپرداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بهروز کریمی متولد دوم فروردین ماه در شهر آبادان است و شعبدهبازی را در کودکی و به صورت خودآموخته و غریزی فراگرفته است. هنرجویان و شاگردان کریمی که این روزها خودشان اسم و رسمی در تردستی و شعبدهبازی پیدا کردهاند روز تولد وی را به عنوان «روز شعبدهبازان ایران» نامیدهاند و این روز را به یکدیگر تبریک میگویند.
کریمی را پدر شعبدهبازی ایران نیز مینامند. او عضو انجمن شعبدهبازان بینالمللی، مدیرمسئول کانون سرگرمیهای نمایشی ایران، مشاور مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز در امور سرگرمیهای نمایشی و مؤسس مؤسسه هنری «پریستو» است.
کریمی از کودکی علاقه زیادی به هنر تئاتر داشته و به گفته خودش در کودکی آنقدر به تئاتر می رفته که در تئاتر آبادان همه او را میشناختند و گاهی اوقات نقشهای کوچکی نیز به او محول میکردند. او این علاقهاش را در بزرگسالی نیز حفظ کرد و در تئاتر و سینما نیز فعال بود تا جایی که طراحی جلوههای ویژه چند اثر سینمایی و تئاتری را برعهده داشت اما در سالهای اخیر بیشتر از سینما در تئاتر حضور داشته است.
به بهانه مرور خاطرات نوستالژیک این هنرمند باسابقه در ایام نوروز و پرداختن به فعالیت اخیر کریمی و همچنین رویکرد جدید تلویزیون به تولید برنامههای سرگرمی محور از جنس «عصر جدید» که بخشهایی از آن تا به اینجا به فن شعبده اختصاص داشته است، گفتگویی با این هنرمند در دفتر کارش انجام دادیم. کریمی قبل از آغاز گفتگو تردستیهای جالبی برای ما انجام داد که به عنوان هدیه نوروزی به مخاطبان این گفتگو راز دو نمونه از این تردستیها را در مقابل دوربین خبرگزاری مهر، بیان کرد. در کنار خواندن متن این گفتگو تماشای این هدیه نوروزی را هم از دست ندهید؛
در بخش اول این گفتگو با ما همراه باشید:
* آقای کریمی فعالیتهایتان را از چه زمانی آغاز کردید و اصلاً چطور علاقهمند به شعبدهبازی شدید؟ چون شما در تئاتر هم فعالیت دارید بنابراین توضیح دهید پایه شکلگیری علاقهتان به این نوع از سرگرمیها از تئاتر شکل گرفت یا ریشه دیگری داشت؟
- پایه و اساس شکلگیری فعالیتهای من فقر بود. فقر در خانواده ما آنقدر زیاد حکمفرما بود که من مجبور بودم از مدرسه که برمی گشتم، کار کنم و در خود مدرسه هم کار میکردم به این شکل که برای بچهها برنامه اجرا میکردم و از آنها پول میگرفتم. بعد کارم به جایی رسید که متوجه شدم با این کارهای کوچک نمیتوانم امورات زندگی ام را بگذرانم.
از زمان کودکی علاقه بسیاری به تردستی و شعبده و جادو داشتم و در آن زمان هم فیلمهای تخیلی بسیار اکران میشد و من هم چون علاقه زیادی به سینما داشتم همه فیلمها را میدیدم. فیلمهای هندی آن دوران، همه درباره سحر و جادو و افسانه و تخیل بود و من همیشه پیش خودم میگفتم آیا میتوانم مثل بازیگران این فیلمها شوم و کارهای افسانهای انجام دهم. اکران این فیلمهای تخیلی همزمان بود با فیلمهایی که در آنها کریستوفر لی نقش «دراکولا» را بازی میکرد که من از آن نوع فیلمها هم خوشم میآمد چون فرم این نوع از فیلمها به شعبده بسیار شبیه بود.
در آن دوران در شهر ما آبادان شعبدهبازی وجود نداشت و گاهی در ایام جشن برنامههای اینچنینی اجرا میشد اما من پول این را نداشتم که همه برنامهها را ببینم بنابراین از کسانی که میرفتند و این برنامهها را میدیدند، درباره اتفاقاتی که آنجا افتاده بود، سوال میکردم.
حتی آن زمان معرکهگیری بسیار باب بود و من هر جا که متوجه میشدم آنها بساط دارند خودم را به سرعت به آنجا میراندم. یک روز دیدم یک معرکهگیر کمی خاک در کلاهش ریخت و رویش دستمالی انداخت و آن را کمی تکان داد، بعد از توی کلاه مقدار زیادی طلا و جواهر بیرون آورد. در انتهای کارش نیز یک سینی جلو تماشاگران گرفت و از آنها خواست که به او کمک کنند.
من تا آخر شب به این فکر میکردم که چطور میشود یک نفر خاک را تبدیل به طلا کند و این همه ثروت داشته باشد اما بعد بیاید از مردم تقاضای کمک کند. اینجا بود که فکر کردم حتماً رازی در این قضیه هست پس رفتم کلاه داییام، روسری و جواهرات اندک مادرم را برداشتم و شروع کردم به تمرین کردن تا بالاخره موفق شدم.
* در واقع برای اولین بار خودتان راز یک شعبده را کشف کردید و کسی به شما کمکی نکرد.
بله درست است. بعد از یادگرفتن این ترفند شروع کردم بقیه شعبدههایی را که میدیدم با خودم تمرین کردن و تا جایی رسیدم که همه وسیلههای مورد نیاز را خودم میساختم و کار به جایی کشید که بخشی از خانه ما را لوازم شعبدهای گرفته بودم که خوم ساخته بودم.
همیشه به دقت به چیزهایی که دوستانم از شعبدهها و بازیها در جاهای مختلف و حتی خارج از کشور دیده بودند، گوش میکردم و در ذهنم تصویرش را میساختم و سعی میکردم آنها را به همان شکل بسازم * آن زمان چند سالتان بود؟
-هفت سال داشتم و کلاس اول ابتدایی بودم. من کارهای مختلفی در آن دوران انجام میدادم مثل بلال فروشی و کار در قهوه خانه البته مبصر و شاگرد ممتاز کلاس هم بودم. به تئاتر هم خیلی علاقه داشتم و آنقدر به تئاتر میرفتم و جلو در تئاتر میایستادم که همه من را میشناختند و جالب این است که گاهی من را میبردند و به من نقش میدادند. در اولین نقشی هم که خوب بازی کردم نقش کودکیهای حضرت یوسف (ع) بود.
من همیشه به دقت به چیزهایی که دوستانم از شعبدهها و بازیها در جاهای مختلف و حتی خارج از کشور دیده بودند، گوش میکردم و در ذهنم تصویرش را میساختم و سعی میکردم آنها را به همان شکل بسازم. زمان گذشت و من در ۱۴ سالگی به خارج از کشور رفتم و در آنجا در یک سیرک شعبدهبازی میکردم.
* چطور شرایط فراهم شد که بتوانید به خارج از ایران بروید؟
-برای ما آبادانیها کویت رفتن خیلی راحت است و من حتی پاسپورت هم نداشتم اما به راحتی به کویت رفتم. با وجودی که عرب نیستم عربیام خوب است و مشکل زبان نداشتم. در آنجا در یک سیرک کارم را شروع کردم و در آنجا بود که برای اولین بار تصویر اجرای من از تلویزیون کویت پخش شد به طوری که معروف شدم و در خیابان همه اسمم را صدا میکردند و من را با انگشت نشان میدادند. آنجا بود که لقب «پریستو» را برای خودم انتخاب کردم.
* «پریستو» به چه معنی است؟
- آن زمان از من پرسیدند که چرا این اسم را انتخاب کردی و من هم جواب دادم در آینده ازدواج میکنم و خداوند به من ۲ دختر به نامهای پریسا و پرستو میدهد و اسم «پریستو» تلفیق این ۲ اسم است که همین هم شد و من در واقع دلیل انتخاب لقبم را پیشگویی کردم. البته «پریستو» به زبان ایتالیایی همان معنی «اجی مجی لاترجی» خودمان را میدهد.
بعد از آن اوایل دهه ۵۰ یک شعبدهباز آمریکایی به نام جو بریکی کارم را دید و من را به منزلش دعوت کرد. من تا آن زمان نمیدانستم که شعبدهبازها دانشکده و آموزشگاه دارند و حتی برای خرید وسایل مورد نیازشان فروشگاه دارند. تصورم این بود که هرکس خودش لوازمش را میسازد اما این شعبدهباز از من پرسید وسایلت را از کدام کمپانی میخری؟ من هم جواب دادم که خودم آنها را می سازم اما او تعجب کرد و گفت امکان ندارد و از من خواست که وسایلم را به او نشان دهم اما من گفتم وسایل یک شعبدهباز مثل ناموسش میماند!
با خدای خودم عهد کردم که اگر فن شعبدهبازی را خوب یاد بگیرم تا لحظهای که حیات در بدنم هست شعبدهبازی را به صورت رایگان آموزش دهم و هنوز هم دارم این کار را انجام میدهم او من را به اتاقی برد که همه لوازم شعبدهبازی اش در آنجا قرار داشت و من تا آن زمان این همه لوازم شعبدهبازی را یکجا ندیده بودم. بعد از آن شد که من هم وسایلم را به او نشان دادم. با دیدن وسایل اندک و ناقص من، بریکی خیلی تعجب کرد چون از نظر او این وسایل اشتباه ساخته شده بود اما من با آنها کارم را درست انجام میدادم.
او از من فیلم گرفت و آن را فرستاد به آمریکا و همان زمان بود که من عضو انجمن شعبدهبازان بین المللی شدم. همان موقع دیوید کاپرفیلد هم که مثل من نوجوان بود در این انجمن عضویت داشت. بعد از عضویتم در این انجمن آنها من را حمایت کردند و گفتند اگر وسایلی مورد نیازم است در اختیارم قرار دهند و شعبدهبازان دیگر به نوعی هوایم را داشته باشند. نکته جالب نیز این بود که جو بریکی همه وسایلش را به من داد و گفت تو شایسته اینها هستی چون همه ما وسایلمان را آماده میخریم اما تو داری خودت آنها را میسازی. این اتفاق نقطه عطفی بود برای بهتر شدن شعبدهبازی من.
قبل از اینکه این اتفاق برایم بیفتد با خدای خودم عهد کردم که اگر فن شعبدهبازی را خوب یاد بگیرم تا لحظهای که حیات در بدنم هست شعبدهبازی را به صورت رایگان آموزش دهم و هنوز هم دارم این کار را انجام میدهم. به این کار من خیلیها اعتراض میکنند اما من میگویم که با خدای خودم پیمان بستم و نمیخواهم کسی که در روستا زندگی میکند و علاقهمند به شعبدهبازی است به دلیل نبود آموزش و امکانات به مشکل بربخورد. اولین آموزشگاه شعبدهبازی را هم با عنوان «مؤسسه هنری پریستو» در شهر تهران رسماً به ثبت رساندم، این آموزشگاه آنقدر معروف شده بود که در راه پلهها هم پر از هنرجو بود و از همه شهرستانها برای آموزش به تهران میآمدند.
* چه سالی این مؤسسه را راه اندازی کردید؟
-سال ۱۳۶۳ «مؤسسه هنری پریستو» را راه اندازی کردم و این کار را مدیون مرکز هنرهای نمایشی هستم. آن زمان طاها عبدخدایی مدیر مرکز بود و من بعداً کارمند آنجا شدم و در حال حاضر نیز بازنشسته وزارت ارشاد هستم.
من اولین مجوزم را از علی منتظری مدیر وقت مرکز هنرهای نمایشی گرفتم که مردی بسیار شریف، با ذوق و بسیار توانمند و عاشق هنرمندان بود. در حال حاضر شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی نیز مرد بسیار محترمی است که از دل اهالی تئاتر بیرون آمده و درد هنرمندان را میداند. شعبدهبازی و سرگرمی نیز زیرمجموعه هنرهای نمایشی است و باید مورد توجه وزارت ارشاد باشد. هدف ما حمایت از هنرمندان اینترتیمنت و سرگرمیهای نمایشی است. سرمایه من هنرجویانم هستند و خوشحالم که میتوانم تجربیاتم را در اختیارشان قرار دهم.
* در حال حاضر اداره کل هنرهای نمایشی از شما حمایت مالی هم میکند؟
-در سالهای قبل حمایتهایی از کانون سرگرمیهای نمایشی که در سال ۷۲ آن را راه اندازی کردم، میشد اما در حال حاضر به دلیل کمبود بودجه این امکان وجود ندارد. بزرگترین حمایتی که وزارت ارشاد از ما کرده این است که بچههای ما را بیمه میکند. این آرزوی هنرمندان شعبدهباز ماست که بیمه باشند و خوشبختانه این اتفاق افتاده و اعضای ما بعد از مدتی که از فعالیتشان گذشت بیمه میشوند و از مزایای بیمه تکمیلی هم بهره میبرند. اگر هم مشکلی برای برخی پیش بیاید تلاش میکنیم از طریق هنرمندانی که وضعیت مالی مناسبتری دارند به آنها کمک کنیم.
* انجمن هنرمندان سرگرمیهای نمایشی با کانون سرگرمیهای نمایشی از هم متفاوت هستند؟
-بله. کانون سرگرمیهای نمایشی به نوعی زیرمجموعه انجمن نمایش بود ولی انجمن هنرمندان سرگرمیهای نمایشی را خودمان به ثبت رساندیم البته با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. البته مؤسسههای فرهنگی هنری دیگری هم وجود دارند اما «مؤسسه هنری پریستو» از همه قدیمیتر است و سال ۶۳ راه اندازی شد چون میخواستیم رسماً کار کنیم. یادم است آن موقع تعداد هنرجویانم خیلی زیاد بود و حتی از حاشیه خلیج فارس نیز برای آموزش به اینجا میآمدند چون میفهمیدند من عربی حرف می زنم.
سال ۱۳۶۳ «مؤسسه هنری پریستو» را راه اندازی کردم و اولین مجوزم را از علی منتظری مدیر وقت مرکز هنرهای نمایشی گرفتم که مردی بسیار شریف، با ذوق و بسیار توانمند و عاشق هنرمندان بود بعد از مدتی دیدم برای عدهای خیلی سخت است که از راه دور به آموزشگاه بیایند و برایشان به صرفه نیست بنابراین تصمیم گرفتم بازیهای تردستی را خودم تایپ کنم و بنا به انتخاب هرکس آنها را با وسایل برایش با پست ارسال کنم. با وجودی که تایپ بلد نبودم اما به صورت یک انگشتی خودم شرح بازیها را تایپ میکردم چون میخواستم راز این تردستیها را برملا کنم، نمیتوانستم آنها را بدهم بیرون برایم تایپ کنند.
* آقای کریمی در کاری که شما انجام میدهید چه اندازه آموزش فن و تکنیک اهمیت دارد و چه اندازه استعداد و علاقه؟
-من همیشه به هنرجویانم می گویم شرط اولی که برای این کار باید داشته باشید، علاقه است. شرط دوم این است که شعبده را آموزش ببینید و تنها با خرید وسایل شعبدهبازی نمیشود شعبدهباز شد. مثلاً برخی از بچه میگویند ما ۱۰۰ بازی شعبده بلد هستیم اما من به آنها می گویم این بازیها را میدانی یا میتوانی انجام دهی. هرگاه توانستی این ۱۰۰ شعبده را انجام دهی شعبدهباز قدری هستی.
* داشتن مهارت هم اهمیت زیادی دارد.
-در شعبدهبازی چند مساله خیلی مهم است. یکی از آنها حرکت شعبدهباز و دیگری ارتباط برقرار کردن با تماشاگران است. معنی تردستی یا فرزدستی این نیست که به سرعت و تندتند کاری را انجام دهند بلکه شعبدهباز باید طوری دستش را حرکت دهد که چشم تماشاگران خطا ببیند همین. کارهای بزرگی که روی استیج اجرا میشوند نیز از همین ترفند استفاده میکنند و در دید مخاطبان خطا به وجود میآورند. حتی وقتی شعبدهباز روی صحنه قدم میزند این قدم زدن جزو کار و بازیاش است و میخواهد حواس مخاطبش را پرت کند.
خوشبختانه بعد از راه اندازی آموزشگاه، شعبدهبازانی که در اینجا دوره دیدند بیش از ۴ هزار نفر هستند. من هنوز مراجعانی دارم که علاقه مند هستند کودکانشان آموزش ببینند.
در حال حاضر تنها انجمن فعال است و آموزشگاه دیگر فعالیت ندارد و من فقط آموزشهای انفرادی برای شعبدهبازان و یا افرادی که قصد دارند، سخنرانی کنند و یا توجه جمعی را به خود معطوف کنند، انجام میدهم چون شعبدهبازی تنها تردستی نیست بلکه از لحاظ ذهنی نیز میتوان کاری کرد که افراد تحت تأثیر قرار بگیرند.
ادامه دارد…
کد خبر 4569891 آروین موذن زادهمنبع: مهر
کلیدواژه: شعبده بازی تئاتر ایران هنرمندان تئاتر نوستالژی بهروز کریمی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۹۷۳۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای دلارزدایی و قرارداد دلاری/کشورهای اسلامی؛ از نشستهای نمایشی تا اقدامات عملی/عملیات وعده صادق و تحول در تاریخ غرب آسیا
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که تأکید بر پایان جنگ در توافقنامه جنگ غزه، واکنش سایت حسن روحانی به اظهارات سخنگوی شورای نگهبان، شکلگیری جنبش اعتراضی دانشجویان ایالات متحده امریکا در اعتراض به رژیم صهیونیستی و حذف محترمانه ایران از میدان گازی آرش توسط کویت و عربستان در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
عباس حاجینجاری طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان عملیات وعده صادق و تحول در تاریخ غرب آسیا نوشت: با گذشت بیش از دو هفته از عملیات کمنظیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علیه دو مرکز نظامی رژیم صهیونیستی، ابعاد و پیامدهای این عملیات به محور اصلی سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای دوستان و دشمنان انقلاب اسلامی تبدیلشده است.
یکی از آخرین نمونههای آن اعتراف کانال۱۲ رژیم صهیونیستی است که در گزارشی از مذاکرات برای تبادل اسرا میان فلسطینیها و صهیونیستها میگوید بعد از حمله ایران حماس اعتماد بیشتری پیدا کرده و راحتتر در مذاکرات نه میگوید. در نقطه مقابل سخنان آقای بلینکن وزیرامورخارجه امریکا در نشست اعضای شورای همکاری خلیجفارس است که در آن متأثر از ضربهای که سیستم دفاعی غرب در منطقه از این عملیات متحمل شده، صریحاً خواستار یکپارچگی دفاعی جدیتر اعراب خلیجفارس در مقابل ایران میشود. بلینکن در این سفر که هفتمین سفر بعد از عملیات طوفان الاقصی و نخستین سفر بعد از حمله رژیم صهیونیستی به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق و عملیات وعده صادق است، در نشستی در ریاض در شورای همکاری خلیجفارس تأکید میکند که ایالاتمتحده در هفتههای آتی با این بلوک متشکل از شش کشور عربی در مورد یکپارچهسازی دفاع هوایی و موشکی و همچنین تقویت امنیت دریایی گفتگو خواهد کرد. او با اشاره به حملات موشکی ایران علیه دو مرکز نظامی صهیونیستها میگوید: «این حمله ضمن نشان دادن تهدید حاد و فزاینده ایران به ما یادآور میسازد که همکاری در زمینه دفاع یکپارچه تا چه اندازه ضروری است.»
بازتابها و پیامدهای عملیات وعده صادق نشان میدهد که تأثیر آن در روند تحولات منطقه غرب آسیا بهگونهای است که از دیدگاه بسیاری از کارشناسان این منطقه، باید تاریخ تحولات آن را به دو بخش قبل و بعد از عملیات تقسیم کرد.
این مدعا آنگاه بهتر قابلدرک خواهد بود که اهداف راهبردی غرب در ایجاد رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین بیشتر مورد توجه قرار گیرد. رژیمی که در نقطه آغاز برای زمینهسازی تسلط غرب بر کشورهای اسلامی و از بین بردن دغدغه نسبت به گسترش اسلام به سمت غرب ایجاد و به غدهای سرطانی برای درگیرسازی کشورهای اسلامی باهم تبدیل و بهویژه بعد از جنگ جهانی دوم، غرب تمام توان خود را برای شکست اعراب و فلسطینیها در جنگهای چندجانبه اعراب اسرائیل و جلوگیری از پیروزی آنها به کار گرفت و به توفیقات زیادی در رسانیدن صهیونیستها به آرمان نیل تا فرات نزدیک شده بود، اما با پیروزی انقلاب اسلامی و در امتداد آن شکلگیری نیروهای جبهه مقاومت در فلسطین و دیگر کشورهای منطقه و تقابل ۴۴ ساله با این رژیم که اوج آن عملیات طوفان الاقصی بود، هیمنه اطلاعاتی و امنیتی رژیم دچار فروپاشی شد، و به همین دلیل امریکا و رژیم صهیونیستی بعد از این عملیات به دلیل شکست از مقاومت، به بیسابقهترین جنایتها دست یازیدند و چهره واقعی تمدن غرب را با اقدامات وحشیانه و تروریستی علیه زنان و کودکان فلسطینی به جهانیان نشان دادند و این اقدامات نیز به رسوایی بیشتر غرب و شکلگیری موج جدیدی از قیام علیه راهبردهای غرب و آنهم در دانشگاههای آنها انجامیده است.
عملیات وعده صادق نشانگر تحول در راهبردهای نظام جمهوری اسلامی ایران در مقابل رژیم صهیونیستی و امریکا و دیگر قدرتهای سلطهگر غربی است، برنامهریزی دقیق و هوشمندانه ایران در قالب یک جنگ ترکیبی چندجانبه نظامی رسانهای دیپلماسی، نشان داد که ایران در عین بهرهگیری توانمندی نظامی درونزا از ظرفیت بالایی در هماهنگی میان دیپلماسی و میدان برخوردار است.
رخنمایی از قدرت بازدارندگی ایران و اثبات غیرقابلپیشبینی بودن پاسخهای بعدی ایران و اینکه دیگر ایران هیچ حملهای را بدون پاسخ نخواهد گذاشت از دیگر ویژگیهای این عملیات است. این عملیات نشانگر قدرت و توان ایران در مقابله با چهار قدرت بزرگ اتمی جهان و حمایت چندین کشور دیگر است.
عملیات وعده صادق که با سلاحهای تمام ایرانی انجام شد، نشانگر قابلیت و توانمندی تولیدات دفاعی ایران و اثبات وعدههای گذشته ایران در پاسخ به تهدیدات دشمن در صورت تعرض به ایران است. با توجه به اینکه این اقدام ایران تنها تنبیه متجاوز با بهرهگیری از ۲۰ درصد ظرفیتهای آماده به کار نیروی هوا و فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود.
عملیات موفقیتآمیز وعده صادق توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از داخل ایران منجر به تنظیم و تثبیت معادله جدید بازدارندگی بر اساس شرایط بعد از عملیات طوفان الاقصی در منطقه غرب آسیا خواهد شد و در چارچوب این معادله جدید رژیم صهیونیستی دیگر نمیتواند از شرایط «آسیب بزن و در امان باش» استفاده کند و پسازاین میبایست پاسخ مستقیم ایران را در محاسبات اقدامات خود در منطقه مدنظر قرار دهند.
عملیات وعده صادق در محیط داخلی منجر به تقویت انسجام ملی و افزایش اطمینان و اعتماد مردم به توانمندی نیروهای مسلح در دفاع از منافع ملی شده و در سطح منطقه نیز موجب تقویت موقعیت منطقهای ایران و بازتولید سرمایه سیاسی و اجتماعی در محیط منطقهای برای قدرت سخت و نرم ایران و جبهه مقاومت گشته و ارتقای جایگاه ایران در افکار عمومی مردم منطقه را در پی داشته و خواهد داشت.
ادعای دلارزدایی و قرارداد دلاری
محمدصادق جنان صفت طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان ادعای دلارزدایی و قرارداد دلاری نوشت: نهاد دولت در ایران از انجام هیچ کاری ترس ندارد. بخشی از سر نترس دولت به این دلیل است که به ریشهها و پیامدهای کارش آگاه نیست. بهطور مثال بسیار دیده شده که هرگاه راه ورود درآمدهای نفت صادراتی مسدود یا تنگ و تاریک میشود، صادرات به مقولهای ارزشمند تبدیل شده و به صادرکنندگان جایزه و رانت داده میشود.
از سوی دیگر بسیار دیدهایم هنگامی که شیرهای صادرات نفت باز میشوند صادرات از چشم میافتد. دولت سیزدهم در اینباره سرآمد دیگر دولتها بوده و مدیران این دولت با ناهماهنگیهای درون دولتی کارهای عجیب و سخت انجام میدهند. بهطور مثال میتوان به داستان نامعادله بنزین نگاه جدی کرد.
دولت سیزدهم نیک میداند اگر قیمت بنزین در همین اندازه بماند شهروندان از مصرف آن شادمانی کرده و بر میزان مصرف خود اضافه میکنند و به این ترتیب و با توجه به اینکه ساخت پالایشگاه زمان میبرد باید بر میزان واردات بیفزایند. از سوی دیگر دولت و نهادهای حکومتی هراس دارند قیمت بنزین را ناگهانی و بدون اعلام قبلی افزایش دهند، زیرا میدانند شهروندان با نارضایتی از این اقدام احتمالی کار را بر دولت سخت میکنند و دولت باید منتظر نارضایتی و اعتراض شهروندان باشد. اینگونه است که دولت سیزدهم دنبال تولید داخلی بنزین افتاده و با عقد قرارداد با مجتمعهای پتروشیمی از آنها میخواهد بخشی از ظرفیت خود را به تولید بنزین اختصاص دهند و به این ترتیب راه واردات را ببندند.
این خواست دولت، اما با یک کار عجیب همراه شده است و آن عقد قرارداد دلاری بین شرکتهای ایرانی است. این درحالی است که دولت سیزدهم بارها و بارها تاکید داشته قصد دارد دلارزدایی کرده و تجارت خارجی با کشورهای دوست و همسایه را با پول ملی انجام دهد. جمهوری اسلامی تبلیغات شدیدی برای دلارزدایی از تجارت خارجی دارد و در هر فرصتی به طرفهای تجاری یادآور میشود بهتر است با پولهای ملی دادوستد شود که البته تا اینجای کار به نتیجهای هم نرسیده است. عقد قرارداد دلاری در این وضعیت میتواند همه ادعاهای سیاسی و اقتصادی و کوششهای آتی برای دلارزدایی در دادوستد را نیست و نابود کند. طرفهای تجاری ایران حالا میگویند جمهوری اسلامی نمیتواند با شرکتهای دولتی و خصولتی خود به نتیجه برسد که قرارداد دلاری برای دادوستد نبندند و آن وقت از ما میخواهد دلارزدایی کنیم. بهنظر میرسد اصولا عقد قرارداد دلاری شرکتهای ایرانی با هم با سختگیری قانونی روبهرو است و باید دید این اتفاق چگونه مدیریت میشود. دولت میتواند در اینباره توضیح دهد که چگونه شده قرارداد دلاری داخلی را مجاز دانسته است.
کشورهای اسلامی؛ از نشستهای نمایشی تا اقدامات عملی
هادی محمدی طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان کشورهای اسلامی؛ از نشستهای نمایشی تا اقدامات عملی نوشت: پانزدهمین نشست سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی روز گذشته در بانجول پایتخت گامبیا در غرب آفریقا به کار خود پایان داد و این کشور کوچک اسلامی برای سه سال رهبری بزرگترین سازمان کشورهای مسلمان را برعهده گرفت. در نشست پانزدهم نیز همچون چهارده نشست گذشته و بر مبنای فلسفه وجودی سازمان همکاری اسلامی، موضوع فلسطین مهمترین دغدغه کشورهای اسلامی عنوان شد و به ویژه پس از هفت ماه از آغاز جنگ نابرابر و ظالمانه رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه بیشتر سخنرانیهای سران و مقامات ارشد حاضر در نشست و دیدارهای دوجانبه در حاشیه اجلاس به موضوع فلسطین و غزه اختصاص داشت؛ با این حال آنچه تاسف بار است نتیجه عملی این نوع نشستها و گردهماییهای کشورهای اسلامی است که میتوان گفت «تقریبا هیچ». در همین هفت ماه دو بار وزرای کشورهای اسلامی و یک بار سران کشورهای اسلامی اجلاس اضطراری برگزار کردند، اما نتیجه خاصی برای مردم فلسطین در برنداشته و رژیم صهیونیستی گستاختر از گذشته به نسل کشی علیه مردم فلسطین ادامه میدهد. شاید حداقل کار برخی کشورهای اسلامی قطع روابط دیپلماتیک یا قطع روابط تجاری و یک تحریم موثر انرژی و کالا بود که تاکنون محقق نشده است، هرچند ترکیه بعد از هفت ماه اخیرا اظهاراتی در مورد این تحریم بیان داشته، اما صاحب نظران منطقه با دیده تردید به این ادعای ترکیه مینگرند.
جمهوری اسلامی ایران در سطوح عالی خود همواره خطر امنیتی اسرائیل در منطقه را هشدار داده و از کشورهای منطقه و اسلامی درخواست داشته تا روابط سیاسی و اقتصادی خود را حداقل به صورت کوتاه مدت و با هدف فشار به این رژیم برای پایان دادن به جنگ علیه مردم غزه قطع کنند که تاکنون اقدام عملی صورت نگرفته و کشورهای اسلامی صرفا به بیانیه دادن و نشستهای نمایشی بی ثمر اکتفا کرده اند. این درحالی است که مردم غزه بیش از چنین نشستهایی که خروجی مشخص و ملموسی تاکنون نداشته، نیازمند مقابله واقعی با اسرائیل هستند تا چند خواسته اولیه آنها شامل برقراری آتشبس فوری در تمام مناطق غزه، رفع کامل محاصره انسانی غزه، تبادل اسرا، خروج فوری اسرائیل از غزه و آغاز کمک رسانی و بازسازی این منطقه محقق شود. چنین خواستههایی قطعا بدون فشار سیاسی، تبلیغاتی و اقتصادی جهان به ویژه کشورهای اسلامی، عملی نخواهد شد و در این میان حرکت ایران به تنهایی کافی نبوده و نیست. اما سازمان همکاری اسلامی نیز به نظر میرسد نیاز به یک پوست اندازی جدی داشته باشد. جمهوری اسلامی برای این تحول مهم در این سازمان با حضور ۵۷ کشور اسلامی، توسط وزیر خارجه کشورمان چند پیشنهاد عملی و عینی ارائه کرده است.
اول- ملتهای اسلامی با تمرکز و سرمایهگذاری در بخش نیروی انسانی، فناوری و زیرساختها میتوانند ظرفیت بزرگ خود را در جهت نیل به اهداف توسعه پایدار ملل مسلمان به کار گیرند.
دوم- جهت تعمیق سطح همکاریها و تسرّی توسعه پایدار و همهجانبه میبایست شبکه همکاریهای اقتصادی، فنی، توسعهای، تجاری و مالی- پولی میان کشورهای اسلامی در بستر توافقات و سازوکارهای هدفمند و مشترک، بیشازپیش تقویت گردد.
سوم- ایجاد یک پلتفرم اختصاصی در چارچوب سازمان همکاری اسلامی جهت اشتراکگذاری دانش، تخصص و منابع مرتبط با توسعه پایدار لازمه تحقق طرحهای توسعهای ملل مسلمان است.
چهارم- ارتقای یکپارچگی اقتصادی و تجاری بین کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار، بر مبنای ارزشها یک ضرورت است.
پنجم- بهکارگیری ابتکارات و نوآوریهای فناورانه و گسترش تحقیقات علمی به منظور پیشبرد دستور کار تحقق اهداف توسعه پایدار در چارچوب سازمان همکاری اسلامی نیازمند طراحی سازوکاری مناسب میباشد.
اجرای این پیشنهادهای پنج گانه در صورت داشتن اراده کافی از سوی کشورهای اسلامی میتواند این سازمان را به یک قطب اثرگذار و مستقل در موضوعات بین المللی بدل ساخته و کشورهای دیگر را موظف به توجه به خواستههای حدود دومیلیارد مسلمان نماید. در چنین شرایطی بحرانهایی همچون جنگ غزه میتواند توسط یک سازمان قوی به لحاظ سیاسی و اقتصادی مدیریت شده و به سود مسلمانان به نتیجه برسد. در صورت رسیدن به چنین وضعیتی میتوان امیدوار بود اولا مسلمانان تحت چنین فجایعی دچار نسل کشی قرار نگیرند و ثانیا به جای نشستهای نمایشی اقدامات عملی و یکپارچه از سوی کشورهای اسلامی علیه دشمنان مسلمانان صورت گیرد.